قرار منع تعقیب
واژه قرار در لغت دارای معنی های مختلفی است که به پایداری، ثابت ماندن، استوار شدن، تعیین و تاکیدکردن می توان اشاره کرد و در اصطلاح حقوقی عبارت است از تصمیم قضایی، که از طرف مقام قضایی در مدت تحقیقات مقدماتی و یا رسیدگی حقوقی صادر می گردد. این تصمیم قضایی کاملا شکلی بوده و ارتباطی با حکم نهایی در محتوای دعوی یا اصل دعوی ندارد، به معنای دیگر درخصوص ماهیت دعوی تصمیم گیری نمی شود.
وقتی که مرحله رسیدگی آغاز می شود و پرونده ای در دادسرا مفتوح می شود و تا زمانی که تحقیقات اولیه تمام شود، قرارهای مختلفی از طرف مقامات قضایی صادر می شود. در این مرحله یکی از آنهایی که صادر می شود، قرار منع تعقیب است، که توسط مقامات دادسرا صادر می شود و بازپرس یا دادیار پس از پایان تحقیقات نسبت به اقدامات و نتایج به دست آمده داوری انجام می دهند و رای و تصمیم بازپرس یا دادیار همیشه به صورت قرار می باشد. بر اساس موضوع مورد نظر، قرار جلب به دادرسی یا موقوفی تعقیب و یا منع تعقیب صادر می شود. بعد از اینکه قرار منع تعقیب در محکمه چه از طرف بازپرس و یا دادیار صادر شد، پرونده باید به دست دادستان برسد و دادستان ظرف پنج روز نظر خود را راجع به پرونده اطلاع می دهد. در صورتی که دادستان موافق آن باشد، به طرفین دعوا ابلاغ می گردد و ظرف 10 روز برای اشخاص مقیم ایران و ظرف یک ماه برای اشخاص مقیم خارج قابل اعتراض در مقام صالح به رسیدگی به آن جرم می باشد.
موارد صدور قرار منع تعقیب
در واقع قرار منع تعقیب یکی از پرکاربردترین قرارهایی است که توسط دادسراها اصدار می گردد، که در موارد زیر صادر می شود:
1) رفتار ارتکابی جرم نباشد یعنی عمل منتسب به متهم در هیچ یک از قوانین جرم شناخته نشده باشد.
وقتی صادر می شود که فعلی که فاعل انجام داده است، جرم انگاری نشده و به همین دلیل توسط قاضی تحقیق یا قاضی رسیدگی قرار منع تعقیب صادر می شود. ماهیت عملی که انجام شده است جرم نیست تا بتوان برای آن مجازاتی تعیین گردد.
2) رفتار ارتکابی جرم است اما دلایل کافی برای انتساب جرم به متهم وجود ندارد. به این ترتیب تعقیب ممنوع می شود.
اراده منجر به صدور قرار منع تعقیب:
اراده بازپرس و دادستان و دادیار و دادرس مقام قضایی منجر به صدور قرار می شود.
متن قرار منع تعقیب به وجود آمده توسط هر یک از مناصب بر حسب قواعد آمره قانونی باید مستند به قوانین باشد و با استدلال و توجیه مناسب همراه باشد و مشخصات متهم به طور دقیق مشخص باشد و عمل انتسابی به متهم و کیفیت ارتکاب آن و دلایل به دقت بیان شود. حق اعتراض در ضمن صدور قرار و مرجع رسیدگی به آن قید گردد.
اعتراض به قرار منع تعقیب:
یکی از قرارهای قابل اعتراض، منع تعقیب است که در صلاحیت مقام صالح قضایی است، این مقام قضایی حسب اینکه در دادگاه صادر شده یا دادسرا تفاوت دارد. زیرا هرگاه مرجع صدور منع تعقیب دادسرا تعیین شود قابل اعتراض در دادگاه صالح است و این مقام صالح می تواند حسب مورد دادگاه کیفری دو، دادگاه انقلاب و یا دادگاه کیفری یک باشد و ملاک و معیار شناخت مقام صالح همان جرمی است که در پرونده مطرح شده است و نسبت به آن منع تعقیب صادر گردیده است. این قرار طبق ماده 270 قانون آیین دادرسی کیفری به درخواست شاکی قابل اعتراض است.
حضور دادستان در دادگاه صالح در هنگام مطرح کردن پرونده ضروری نیست و به عبارتی تشکیل و رسمیت دادگاه منوط به حضور نماینده دادسرا نخواهد بود.
همانطور که گفتیم، در صورت صدور منع تعقیب از سوی بازپرس یا دادیار، دادستان نیز باید با آن موافقت نماید. لکن در مواردی ممکن است دادستان با آن موافق نباشد. که در این صورت اگر قرار از سوی دادیار صادر شده باشد ملزم است از نظر دادستان پیروی کند و از نظرش مبنی بر منع تعقیب انصراف نماید و به تعقیب متهم ادامه دهد و در صورتی که از سوی بازپرس صادر شود و دادستان با آن مخالف باشد دادگاه صالح به رسیدگی به اصل پرونده برای حل اختلاف بین نظر آن دو تصمیم گیری می کند. اگر نظر دادگاه مبنی بر ادامه تعقیب است بازپرس مکلف به ادامه تعقیب می باشد. دادگاه در این حالت می تواند خود به ادامه تحقیقات بپردازد و یا تکمیل تحقیقات را از بازپرسی تقاضا نماید.
نگارش: مریم حبیبی